گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 11 آبان, 1394 | نظرات 0 نظر

دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [4]

"قانون اساسی برای همه" دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [4] *قربانعلی مهری مَتانکلایی اشاره : در سه بخش پيشين اين نوشتار به بهانه انتشار گزارشي در سايت خبر خزر،‌ به ترتيب مقالاتي با عناوين «تفاوت است بين «نبيّ&r

"قانون اساسی برای همه"

دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [4]

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

اشاره : در سه بخش پيشين اين نوشتار به بهانه انتشار گزارشي در سايت خبر خزر،‌ به ترتيب مقالاتي با عناوين «تفاوت است بين «نبيّ» و «متنبّي»،‌ خواهيد پرسيد چرا؟ پس اين نوشتار را بخوانيد»، ديگري ذيل عبارت «تشكّر مضاعف از سايت خبر خزر» و سومي با عنوان «طرح يك شبهه و پاسخ به آن» از خاطر مباركتان گذشت. در اين قسمت كه بخش چهارم و پاياني از سلسله‌مقالات اين نوشتار است، مرقومه‌اي با عنوان «طرح شبهه‌اي ديگر و پاسخ به آن» به نگارش درآمد. اميد آنكه مطبوع طبع دوستان و علاقه‌مندان به شنيدن حرفهاي تازه و نو باشد.

طرح شبهه‌اي ديگر و پاسخ به آن

 

  1. صاحب پايگاه در فراز پاياني مرقومه‌ي خود در «خبر خزر» مي‌نويسد: « شايد جلسات هفتگي او-قربانعلي مهري- در قائم‌شهر و دعوت از سخنرانان متعدّد در جهت تبيين ارزش‌هاي اسلام و انقلاب، استراتژي او براي دريافت صلاحيت باشد و شايد هم اصل حضور او در عرصه‌ي انتخابات به همين دليل، چراكه خود او هم مي‌داند كه رقيب جدي براي هيچيك از كانديداها نخواهد بود.» اما اينكه جلسات هفتگي در قائم‌شهر كه جمعه‌هاي هرهفته در محل «موسسه قرآني اسوه حسنه» در البرز 28 خيابان تهران، به صورت منظم با عنوان «محفل انس با قرآن» و با حضور سخنوران از علايق و سلايق فعال زير چتر و پرچم نظام انعقاد مي‌يابد به باور صاحب پايگاه  خبر خزر «در جهت تبيين ارزشهاي اسلام و انقلاب» مورد ارزيابي قرار گرفت، راقم اين سطور از اين حيث خدا را شاكر است كه همگام با نظام و انقلاب،‌حضور در صحنه دارد.
  2. اما از اينكه مي‌گويد: « شايد همين اقدام، استراتژي او براي دريافت صلاحيت باشد»، نمي‌دانم چه پاسخ دهم. چون هرگز و هيچگاه بر اين انديشه نبوده‌ام، لذا به خود جرأت داده تا با شهامت اظهار بدارم كه در اين خصوص نمي‌دانم چه بگويم يا چه نويسم. اما همين قدر مي‌توانم بگويم كه چنين نيست، چون نيازي به چنين كاري ندارم. اين ترفند را كسي به كار مي‌بندد كه بيكار باشد و دنبال كار بگردد. من كه به تعبير صاحب پايگاه، «حقوقداني است كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمي دارد» و اكنون نیز كه سنين پسا بازنشستگي را مي‌گذراند در همان مشاغل حاكميتي، آن هم در يكي از عالي‌ترين نهادهاي سياسي نظام اشتغال به خدمت دارد، بنابراين، ‌نه جوياي نان است و نه جوياي نام. آيا سَري را كه درد نمي‌كند  بي‌جهت دستمال مي‌بندند؟!
  3. چرا صاحب سايت «خبرخزر» نمي‌خواهد بپذيرد «اقدام آقای مهری به تشکیل جلسات منظم هفتگي براي تأليف قلوب است به منظور همدلي و همزباني، شعاري كه رهبري معظم براي سال94 برگزيد». مگر همين افراد كه دعوت به سخنراني مي‌شوند از سرمايه‌هاي شهر نمي‌باشند؟ آيا از تهران و كجا و كجا براي جلسات هفتگي دعوت به سخنراني شدند تا درصدد تبرئه كردن آقاي مهري از اتهامات و يا تعرفه و تأييد او برآيند؟ مگر به تعبير صريح صاحب سايت،‌ اغلب سخنرانان، رقباي كاركشته، جدي و باسابقه آقاي مهري در امر خطير انتخابات نمي‌باشند که نام برده توان رقابت با هیچیک از آنان را نخواهد داشت؟ كدام عقل دوراندیش مي‌پذيرد يك نامزد انتخاباتي، تأييديه‌اش را از رقباي خود بگيرد؟ اگر آقاي مهري از چنين توانائي و دانائي‌اي برخوردار است تا بتواند از رقبا كه مجرّب‌تر، انقلابي تر، با سابقه تر و خوشنام‌تر از خود او هستند تأييديه‌اي بگيرد آيا اين امر نشانه ضعف و ناداني است يا دليل بر توانائي و دانائي؟ «فَاَيْنَ تَذْهبون»!؟ برادرم! «به كجا چنين شتابان»!
  4. اما به تعبير جناب حافظ عليه‌الرحمه در مصرعي از غزل182، «عیب مِی جمله چو گفتی هنرش نیز بگو». چرا نمي‌گوئيد دعوت از اصحاب قلم،‌سخن و انديشه و از تمام رقباي انتخاباتي در حوزه‌اي بزرگ به وسعت «قائم‌شهر، جويبار، سيمرغ، سوادكوه و سوادكوه شمالي» با دارابودن سلايق و علايق سياسي فراوان و اجابت همگان یا اغلب آنان جهت حضور در محل موسسه، دليل آشكار بر قابليت، كارداني،‌ لياقت، ظرفيت و دانايي بنيانگذار موسسه است كه براي نخستين بار نه در قائم‌شهر و مازندران و نه در سطح ايران، بلكه اگر اغراق نباشد در سطح جهان اين شهامت و رشادت را در خود يافت همه سخن‌سرايان و سخنوران، خاصه جمع رقباي انتخاباتي را در زير يك سقف گرد آورد تا همگان از نظام بگويند، از طرحها،‌برنامه‌ها، ارزش‌ها، اهداف و مقاصدشان بسرايند و گفتني‌هايشان را با كمترين هزينه و بدون كمترين دغدغه به سمع و نظر اين و آن برسانند، قدرت تحليل، نقد، بررسي و ارزيابي قاطبه شهروندان را به رسميّت بشناسند، تا فرد یا افرادی جرأت نیابند مردمان شهر و ديار خاصه جوانان را با وعده های دروغین، به دادن شام و خوردن لقمه ای نان، به بخشيدن نارواي بند كفش يا به دريافت توپ فوتبال، تور واليبال و پيراهن بسكتبال نفريبند، فرهنگ آزادانديشي، گفتمان آزاد، شنيدن اقوال متفاوت،‌ زمينه‌ های اِتّباع احسن و انتخاب اصلح را در شهر و ديار نهادينه كنند، براي آيندگان به ميراث گذارند، ستادهاي انتخاباتي را به آكادمي‌هاي علمي، آموزشي، پژوهشي و اخلاقي مبدّل سازند، با هم رفاقت كنند و در ميدان امن و آرام مسابقه به رقابت بپردازند. نمي‌دانم چرا كلام طولاني شد؟ «اَلْكَلامُ يَجُرُّ الْكَلامَ». حرف، حرف مي‌آورد و باد برف.
  5. و اما سخن آخر از صاحب پايگاه اطلاع‌رساني «خبر خزر» كه مي‌فرمايد: «آقاي مهري مي‌داند كه رقيب جدي براي هيچيك از كانديداها نخواهد بود، چون او به سختي خواهد توانست حتي رأي اندكي از زادگاهش نيز جمع كند.» اين مطلب در جاي خود تحليلي است درست. و اما پرسش از جناب ايشان آن است كه اگر آقاي مهري رقيب جدي نيست چرا نامش در جمع كانديداهاي شاخص استان و شهرستان به شمارش درآمد؟ اگر رقيب جدي نيست چرا اينگونه مورد تحليل و ارزيابي قرار مي‌گيرد؟ تحليل صاحب سايت، اينجانب را به ياد سروده‌اي از حكيم نظامي در مثنوي «ليلي و مجنون» انداخت، آنجا كه مي سراید:

«اگر با من نبودش هيچ ميلي                  چرا ظرف مرا بشكست ليلي»؟!

6.اينكه فرموده‌اند: « او به سختي خواهد توانست حتي رأي اندكي از زادگاهش نيز جمع كند»، اين تحليل نيز مطلبي نيست كه قابل انكار و ردّ يا نیازمند بررسي و نقد باشد. چون به زعم دوستان، انتخابات ابزاري مي‌طلبد كه آقاي مهري چه بسا ممکن است علیرغم در اختیار داشتن تمام یا قسمتی از آن ابزار، امّا هیچ گونه باور و علاقه ای به بکارگیری چنان ابزار هایی را ندارد. درخصوص آن ابزار چيزي نمي‌گويم كه چه بودند و اكنون چه شدند؟ فقط بايد با حافظ شيرين سخن همنوا شد و سرود:

سخن سربسته گفتی با حریفان               خدا را زین معمّا پرده بردار»[ ديوان حافظ،غزل245]

7-ابزار آقاي مهري در امر خطیر انتخابات اگر علاقه مند به حضور در آن بوده باشد که هست عبارتست از «سابقه، تجربه، صداقت و اندكي وجاهت»، يا به تعبير صاحب پايگاه «خبر خزر»، «حقوقداني است كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمي داشت.» و البته اكنون نيز دارد. آيا بدون دستمايه و تجربه مي‌توان ساليان سال در مشاغل حاكميتي،‌معتمد و مَحرم اَسرار نظام شد؟! ممكن است بگويند هيچكدام از اين عناوين شمارش شده كالائي نيست كه به زعم اصحاب تحليل، در امروز جامعه ايران، خريدار داشته باشد. اما مي‌گويم: «من هرگز و هيچگاه بر چنين باوري نبوده و نيستم». «آيا شما چنين گماني داريد؟!»

*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload